عزیزترینم این سوالها وبازیهای این روزهاته که چقدرم دارن تندوتندمیگذرندومن دوست دارم زمان متوقف بشه وبیشترببوسم وعطرتنت روبوکنم گاهی ازبازیهای تکراری همه روزت که توکارگردانی میکنی خسته میشم وبعدش حسابی پشیمون این روزهاهمه نقاشیها وبازیهای تو به عروس وعروسی ختم میشه(ایشالاعروس بشی نفسم )بعضی ازسوالات:مامی چرادماغمون دوتاسوراخ داره مامی چراخانوما سیبیل ندارن وازبازیهات اینکه مثلاشمامیشی مامی ومن میشم آرشیدا آهاجدیدا برااینکه چیزی بخوری میگی مثلااینجاهتله وبه من زنگ میزنی وسفارش غذامیدی وبعدکه خوردی میذاری پشت دراتاق هتل هراتفاق خوب وهیجان آوری روسریع به سمع مامانی ورضامیرسونی شباقبل ازخواب میگی بریم رضاروکتک بزنیم هرچیزی هم بخوایم انجامش بدی ...